اللهم عجل لولیک الفرج

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج

با سلام خدمت خوانندگان عزیز اگر امکان دارد بعد از خواندن هر مطلب حتما نظر بدید.کپی کردن مطالب به شرط یک صلوات.

یک دفتر چه کوچک داشت،همیشه هم همراهش بود و به هیچ کس نشون نمی داد. یکبار یواشکی ان را برداشتم ببینم داخلش چه می نویسد،فکرش را می کردم! کارهای توی روزش رانوشته بود، سره کی داد زده! کی را ناراحت کرده! به کی بدهکار است! همه را نوشته بود، ریز ودرشت. نوشته بود که یادش باشد در اولین فرصت همه را صاف کند.                                                

                                                                                                   

  • سید حمزه قاسمی

راهی برای محفوظ ماندن از گناه

ایت الله بهجت فرمدند: ما اگر خدا را همه جا حاضر و ناظر ببینیم چگونه باید باشیم؟ در برابر ذاتی که حلولت و جدایی او از ما محال است و در همه جا حاضر و برما ناظر است چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟ هر قدر که این درک حضور تقویت شود، مصنوعیت و مامونیت او کمتر می شود.

  • سید حمزه قاسمی

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

  • سید حمزه قاسمی
یک خاطره از زبان همسر شهید محمد ابراهیم همت:
عملیات مسلم بن عقیل(ع) بود.چند شب قبل از عملیات حاجی به خانه امد،مثل همیشه خاکی و خسته.زمستان بود،حاجی هم به خاطر سینوزیت شدیدی که داشت،سرش به شدت درد می کرد.خودش را اماده ی نماز خواندن کرد،گفتم:"حالا یه دوش بگیر،یه لقمه غذا بخور،خسته ای،بعد نماز بخون."نگاه معنی داری به من کرد و گفت:"من این همه خودمو به زحمت انداختم و اومدم خونه که نماز اول وقت بخونم ،حالا تو میگی اول برم غذا بخورم."
یادم می اید انقدر حالش بد بود و در شرایط جسمی بدی به سر می برد که وقتی نمازش را شروع کرد ،کنارش ایستادم تا اگر وسط نماز حالش بد شد و خواست زمین بخورد،بتوانم او را بگیرم.
برایم جالب بود ،با ان حال بد و وضع خراب و سردردی که داشت ،حاضر نشد نماز اول وقت را رها کند و به باقی امور برسد.

جایگاه نماز در زندگی من و تو کجاست؟

  • سید حمزه قاسمی

یک منتقم از طواف حج می آید
با اسب، و ذوالفقار کج می آید
آمین  خدا  برای  اللهم
عجل ولیک الفرج می آی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عمری است که در سوز غم فاطمه هستی
دلسوخته ی عمر کم فاطمه هستی
من مطمئنم روز ظهورت اول
در فکر بنای حرم فاطمه هستی
 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از عـصـر قـدیم با تو عهدی دارم
وز نام شما به کام شهدی دارم
ایــام ولادتــت امـــام حـــاضـــر
بـر لب شب وروز ذکر مهدی(عج)دارم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

                                            از لطف دعایت از بلا حفظ شدیم

از شر تمام فتنه ها حفظ شدیم

ای معنی یابن السنن المشهوره

برگرد دعای ندبه را حفظ شدیم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از فکر گناه پاک بودن عشق است
ازهجر تو سینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیرقدم تو خاک بودن عشق

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

هرکس قدمی بهر خدا بر دارد
آینه ی سینه اش جلا بر دارد
من معتقدم یوسف زهرا آید
گر فاطمه دستی به دعا بر دارد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هم با سخن و اشاره گفتیم دورغ
هم با کمی استعاره گفتیم دورغ
تا آمدنت لحظه شماری داریم
شرمنده اگردوباره گفتیم دورغ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوبست که ماه آسمانت باشی
پروانه بیقرار جانت باشی
ای شیعه مراقبت کن از اعمالت
تا زینت صاحب الزمانت باشی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آنانکه صفا موسم حج داشته اند
از برکت ثامن الحجج داشته اند
آنانکه امان ز فتنه پیدا کردند
توفیق دعا بهر فرج داشته اند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گر عفو کنی یا نکنی حق داری
گر نامه ام امضا نکنی حق داری
با این همه عصیان و خطاکاری ما
گر چهره هویدا نکنی حق داری

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد

  • سید حمزه قاسمی
باران بشدت می بارید و مرد در حالیکه ماشین خود را در جاده پیش میراند ، ناگهان تعادل اتومبیل بهم خورده و از نرده های کنار جاده به سمت خارج منحرف شد . از شانس خوبش ،  ماشین صدمه ای ندید اما لاستیکهای آن داخل گل و لای گیر کرد و راننده هر چه سعی نمود  نتوانست آن را از گل بیرون بکشه بناچار زیر باران از ماشین پیاده شد و بسمت مزرعه مجاور دوید  و در زد . کشاورز پیر که داشت کنار اجاق استراحت میکرد  به آرومی اومد  دم در و بازش کرد راننده ماجرا رو شرح داد و ازش درخواست کمک کرد .
پیرمرد گفت که ممکنه از دستش کاری بر نیاد اما اضافه کرد که :  بذار ببینم فردریک چیکار میتونه برات بکنه .
لذا با هم به سمت طویله رفتند و کشاورز افسار یه قاطر پیر رو گرفت و با زور اونو کشید بیرون تا راننده شکل و قیافه  قاطر رو دید ، باورش نشد که این حیوون پیر و نحیف بتونه کمکش کنه ، اما چه میشد کرد ، در اون شرایط سخت به امتحانش میارزید با هم به کنارجاده رسیدند و کشاورز طناب رو به اتومبیل بست و یه سردیگه اش  رو محکم چفت کرد دور شونه های فردریک یا همون قاطر و سپس با زدن ضربه رو پشت قاطر داد زد :  یالا فردریک ،  هری ، تام ،پل ، فردریک  ، تام  ، هری  پل ....  یالا همگی با هم سعیتون رو بکنین  ... آهان فقط یک کم  دیگه ، یه کم دیگه .... خوبه تونستین!
راننده با ناباوری دید که قاطر پیرموفق شد  اتومیبل رو از گل بیرون بکشه .
با خوشحالی زائد الوصفی از کشاورز  تشکر کرد و در حین خداحافظی ازش این سوال رو کرد :
"هنوزهم نمیتونم باور کنم که این حیوون پیرتونسته باشه ،  حتما هر چی هست زیر سر اون اسامی دیگه است ،  نکنه یه جادوئی در کاره؟!
کشاورز پاسخ داد :  ببین عزیزم ، جادوئی در کار نیست اون کار رو کردم که این حیوون باور کنه عضو یه گروهه و داره یک کار تیمی میکنه، آخه میدونی قاطر من کوره!
  • سید حمزه قاسمی

چاره ی کار ها

ایت الله بهجت فرمودند:ای کاش می فهمیدیم که چاره ی کار ما در یک چیز منحصر است و ان این است که تکلیف الهی را تشخیص بدهیم و بدانیم که چه کار را باید یکنیم و چه کار رانباید بکنیم.

  • سید حمزه قاسمی


  • سید حمزه قاسمی