اللهم عجل لولیک الفرج

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج

با سلام خدمت خوانندگان عزیز اگر امکان دارد بعد از خواندن هر مطلب حتما نظر بدید.کپی کردن مطالب به شرط یک صلوات.

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

رفت جبهه تو یکی از عملیات ها ترکش خورد به نخاعش!

حالا نزدیک به 27ساله که روی تخت به صورت خوابیده!

گاهی پهلو به پهلوش می کنند!جوان بود...19سالش بود!!!

جوانان امروزی چه جوابی دارن که بهش بگن؟؟؟

  • سید حمزه قاسمی

توجهتون رو جلب میکنم به تغییر دکوراسیون بیت حضرت آقا از سال 78 تا 92

مقایسه کنید با جزئی ترین اداره, سازمان و یا نهاد محل زندگیتون

هنوز هم بعضی ها قدر این رهبر را نمی دانند!!!؟؟؟

  • سید حمزه قاسمی

در تاریخ آمده است زمانی که نصرت‌الدوله وزیر دارایی بود، لایحه‌ای تقدیم مجلس کرد که به موجب آن، دولت ایران یکصد سگ از انگلستان خریداری و وارد کند.

او شرحی درباره خصوصیات این سگ‌ها بیان کرد و گفت: «این سگ‌ها شناسنامه دارند، پدر و مادر آنها معلوم است، نژادشان مشخص است و از جمله خصوصیات دیگر آنها این است که به محض دیدن دزد، او را می‌گیرند.»

مدرس طبق معمول، دست روی میز زد و گفت: «مخالفم.

وزیر دارایی گفت: آقا! ما هر چه لایحه می‌آوریم، شما مخالفید، دلیل مخالفت شما چیست؟

مدرس جواب داد: مخالفت من به نفع شماست، مگر شما نگفتید، این سگ‌ها به محص دیدن دزد، او را می‌گیرند؟ خوب آقای وزیر! به محض ورودشان، اول شما را می‌گیرند. پس مخالفت من به نفع شماست.

نمایندگان با صدای بلند خندیدند و لایحه مسکوت ماند.

  • سید حمزه قاسمی


من یه خانواده ای مذهبی دارم اما خودم از اون دخترهای بد حجاب بودم ، از پوششم راضی نبودند خیلی بهم تذکر می دادند (البته اصلا منظورشان چادر نبود) اما من وقتی با اون حالت بد حجاب میرفتم بیرون و همه نگام میکردن اصلا احساس بدی بهم دست نمی داد...
نمی دونم چی شد که تو هفده سالگی یه روز که با یکی از دوستای بد حجاب خودم رفته بودم بیرون متوجه نگاه های بد و هوس آلود مردم به او شدم و اون لحظه از خودم بدم اومد .
 

  • سید حمزه قاسمی

میرزا ابوالفضل قهوه چی فرمود:

یک وقت در جمکران در عالم مکاشفه خدمت حضرت رسیدم

حضرت فرمودند:میرزا ابولفضل این همه جمعیت را که می بینی به جمکران امده اند،یک نفر به خاطر من نیامده است

یکی می گوید:اقا جان خانه می خواهم

یکی می گوید:اقا جان لانه می خواهم

یکی می گوید:اقا جان دانه می خواهم

یکی می گوید:زن می خواهم

یکی می گوید:پول می خواهم

یکی می گوید:مریضم

یکی نیست بیاید و بگوید:اقا جان دلم تنگ شده،من امده ام تو را صدا بزنم،فقط تو را می خواهم

کتاب:14گفتار پیرامون ارتباط معنوی با امام زمان(عج)


  • سید حمزه قاسمی

به نقل از ابنا؛ 17 سال، 20 سال، پُر پُرش 25 سال، سن و سال جوان هایی بود که درس و مدرسه و دانشگاه را نیمه کاره رها می کردند و راهی جبهه ها می‎شدند. وصیت نامه هایشان را که می خوانی، گویا با چهل ساله هایی طرفی که دیگر چم و خم روزگار را یاد گرفته اند و بعد از یک راه طی شده ـ به قول آوینی ـ، نشسته اند وصیت نامه نوشته اند.

راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جان‎ها بر کف دست‎هایشان گرفتند و جنگیدند.

راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئه‎های تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادری‎مان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.

در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.

شهید اول: «حسن تقی‎پور گلسفیدی»

فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده  تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم

  • سید حمزه قاسمی

مقام معظم رهبری به سردار قاسم سلیمانی: همین الآن زنگ بزن آزادش کنند! (در مورد یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان)

این خاطره رو یکی از مسئولین صدا و سیما نقل کرد برای بنده از جلسه ای که با سردار سلیمانی داشتند:

  • سید حمزه قاسمی

  • سید حمزه قاسمی

امروز یکی از دانشجوهایی که خونمون اومده بود قضیه ی جالب و در عین حال عبرت آموزی رو نقل کرد . گفت : با چند تا از رفیقام سوار تاکسی بودیم که راننده ی تاکسی برای اینکه ما رو نصیحت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید ، گفت : بیست سی سال قبل وقتی که 18 سالم بود ، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کرد که شوهر هم داشت . یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم .

  • سید حمزه قاسمی

رهبرم گریه های تو عشق است

بر تَنَت آن عبای تو عشق است

اشک تو شبنم ِ گل ِسرخ است

چه بگویم من از حدیث ِ دست؟

واژهــــــا میکند چنین احساس

رحم الله عمّی العبــــــــــــــاس

باسم ِ بی ادب چه می خوانی؟

تو زِ رهبر مگــــر چه می دانی؟

شده اسپانسر تـــو وهّـــــابی

گشته ای جاهل و تو در خوابی

توبه کن،حامی ِ مقاتـــل باش

زیر پرچم اقلاً عاقــــــــل باش

هم بسیج و سپاه وهم ارتش

اهل تقوا و مکـــــتب و دانش

شیعه و سُنّی و اَقَلــــــــیّت

دین زرتشت و هم مسیحیّت

پیر و طفل و جوان ِ این کشور

عرب و کُرد و لُر ،همه یکسر

فارس و ترک و عشایر و گیلک

دست بردست همه دهند بی شک

گشته دنیا از این هدف آگـــاه

قدس و لبنان و شخص ِنصرالله

همه از نسل حیدری هستیم

تابع ِ اَمـــر ِ رهبری هستـــیم

گر اشاره کند به ما رهبــــــر

ریشه کَن میشود گروه ِ شَر

طبق فرموده ی خود آقا

غلطی سر زند گر از آنها

کاخ اهریمنان شود ویران

مرحبا گو به رهبر ِایران


(بهلول حبیبی زنجانی)

  • سید حمزه قاسمی