قربانی ملت...
جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۵۳ ب.ظ
آخرین بار.......
کارنامه اش رو که گرفت ، راه افتاد برود جبهه ....
این چندمین باری بود که می رفت...
همه اومده بودیم دم در...
بابا قرآن کوچیکش رو باز کرد...
صورتش سرخ شد...
احمد رضا رو دوباره بغل کرد و بوسید...
وقتی احمد رضا رفت به بابا گفتم چه آیه ای اومد؟
گفت: آیه ای که ابراهیم پسرش رو می برد برا قربانی
مکث کرد ، دوباره صورتش سرخ شد...
گفت: این بار آخره... بچه ام دیگه بر نمی گرده...