اللهم عجل لولیک الفرج

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج

با سلام خدمت خوانندگان عزیز اگر امکان دارد بعد از خواندن هر مطلب حتما نظر بدید.کپی کردن مطالب به شرط یک صلوات.

آقای قرائتی:
خدا به آدم دستور داد گندم نخور!
وقتی خورد اولین سیلی خدا به او برهنه شدن بدنش بود
این نشان میدهد که رها کردن لباس سیلی خداست
نه تمدن

  • سید حمزه قاسمی


دختر خانم چادری ... فاجعه است !!

دختر خانم چادری که جلوی موهایش را مثل یک تاج خروس بیرون می آورد!

دختر خانم چادری ای که صدای قهقهه اش تا ده تا خانه آن طرف تر می رود !

دختر خانم چادری که تمام اقوام و خویشانش برایش محرم محسوب می شوند!

دختر خانم چادری که با صورت آرایش کرده از خانه بیرون می رود!

دختر خانم چادری ای که توی دانشگاه با پسرای همکلاسی اش بگو و بخند دارد !

دختر خانم چادری ای که حیا نمی کند که توی تاکسی کنار یک پسربنشیند،

... واقعاً فاجعه است!

مادرمون زیر اتیش در، رفت ولی چادرش نیفتاد با این چادر همچین کارایی رو نکنین

  • سید حمزه قاسمی


واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن.

داوطلب زیاد بود ...

قرعه انداختند.

افتاد بنام یه جوون.

همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!

گفت: " چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! "

بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.

دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون .

جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار.

بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون.

همه رفتن الا پیرمرد.

گفتند: " بیا! "

گفت " نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش!

مادرش منتظره! "

بیادش یک صلوات
  • سید حمزه قاسمی

سر دادند که روسری ها نیفتند

روسری ها هم از سرها افتادند!!!

آن روز از سه راهی شهادت گذشتند

امروز در دو راهی عافیت مانده ایم!!

آنجا خدا بود و اخلاص

اینجا

«الذی یوسوس فی صدور الناس»
  • سید حمزه قاسمی

این روزهــا ولایتـــ شلــــوغ شـــده است.


روز به روز جمعیتش بیشتـــر می شود.


همـــ ه اهل ولایتــــ شده اند ..


آخـــر میگویند آب و هوای ولایتــــ خیلـــی خوب است.


خاکش حـــاصل خیزتر است..


دیـــوارش از همــــ ه جا کوتاه تر است..


ایهاالناس… در کوچـــــ ه پس کوچـــ ه های ولایتـــ..


ولــــی تنـــهاست..


نکند تنهایــــی سرانجام تمامـــ ” علــــی ” هـــای تــــاریخ است؟؟
  • سید حمزه قاسمی

  • سید حمزه قاسمی

آخرین بار.......
کارنامه اش رو که گرفت ، راه افتاد برود جبهه ....
این چندمین باری بود که می رفت...
همه اومده بودیم دم در...
بابا قرآن کوچیکش رو باز کرد...
صورتش سرخ شد...
احمد رضا رو دوباره بغل کرد و بوسید...
وقتی احمد رضا رفت به بابا گفتم چه آیه ای اومد؟
گفت: آیه ای که ابراهیم پسرش رو می برد برا قربانی
مکث کرد ، دوباره صورتش سرخ شد...
گفت: این بار آخره... بچه ام دیگه بر نمی گرده...
  • سید حمزه قاسمی

  • سید حمزه قاسمی

صد شکر که دستان ولی بر سر ماست

دستان ابا الفضل علی یاور ماست

ما فاتح فتنه های دورانیم چون

سید علی خامنه ای رهبر ماست.

  • سید حمزه قاسمی

خیلی قشنگه

وقتی داری موهاتو شونه میزنی

جلو آینه داری آرایش میکنی..

بچت بیاد بگه آخ جون الان «بابایی» میاد

نه اینکه بگه مامان قراره کجا بریم...
  • سید حمزه قاسمی