بسم رب الزهرا و الشهدا ء و الصدیقین
دزفول
بودیم که زنگ زد و گفت : اگر امکان دارد به تهران بیایید باشماکار دارم.
من هم دو
سه روزی مرخصی گرفتم و به تهران رفتم.
گفت
آسایشگاهی که من در آن هستم در طبقه دوم ساختمان است و من میخواهم به طبقه اول
منتقل شوم.
تعجب کردم
. گفتم: « شما یک سال در این آسایشگاه بیشتر نمی مانی . پس چه دلیلی دارد که می
خواهی به طبقه اول بیایی؟»
گفت : «
این آسایشگاه مشرف به آسایشگاه دختران است . خوب نیست که نمازم باطل شود و مرتکب
گناهی شده باشم. شما که مسئول خوابگاه را می شناسی از او بخواه تا مرا به طبقه اول
منتقل کند.»
مسئول
آسایشگاه در حالی که می خندید بالحن خاصی گفت : « آسایشگاه بالا سرقفلی دارد! ولی
به روی چشم . او را به طبقه اول منتقل میکنم.»
پرواز تا بی نهایت ص 34 شهید عباس
بابایی به روایت ستوان محمدسعیدنیا
حضرت عیسی
علی نبینا و آله و علیه السلام فرمودند: شمارا برحذر می دارم از نگاه نامحرمان ؛
چرا که بذر شهوت را در قلب انسان می کارد و او را به هر فتنه و فساد دیگری می
کشاند.
مستدرک الوسائل ج 14 ص270 و
بحار الانوار ج14 ص 325